نمک عشق

عشق و عاشقی و گاهی شعر

نمک عشق

عشق و عاشقی و گاهی شعر

من به حال دل گریه می کنم ___ دل به حال من خنده می کند

سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.اما زخمی در پهلو دارم.

 زخمی که به دشنه ای تیز، پدر ، برایم به یادگار گذاشته است.

هزار سال است که از زخم پهلوی من خون می چکد و من نوشدارو ندارم.

 

 

 پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کیکاووسی ، گردن کج نکنم.

 و گفته است که زخم در پهلو و تیر در گرده ، خوشتر تا طلب نوشدارو از ناکسان و کسان. زیرا درد است که مرد، می زاید و زخم است که انسان می آفریند.

پدرم گفته است : قدر هر آدمی به عمق زخم های اوست. پس زخم هایت را گرامی دار. زخم های کوچک را نوشدارویی اندک بس است ، تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد، و هیچ نوشدارویی ، شگفت تر از عشق نیست. و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست.

او که نامش خداوند است.

پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر.

اما نگفته بود که عشق چقدر نمکین است و نگفته بود او که نوشدارو دارد، دست هایش این همه از نمک عشق پر است و نگفته بود که او هر که را که دوست تر دارد ، بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد!

 

زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد.من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم ! من این پیچ و تاب را و این رقص خونین را دوست دارم، زیرا به یادم می آورد که سنگ نیستم ، چوب نیستم ، خشت و خاک نیستم، که انسانم.

پدرم وصیت کرده است و گفته است: از جانت دست بردار. از زخمت اما نه ، زیرا اگر زخمی نباشد، دردی نسیت و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی، عاشق نخواهی شد و عاشق اگر نباشی ، خدایی نخواهی داشت...

دست بر زخمم می گذارم و گرامی اش می دارم، که این زخم عشق است و عشق، میراث پدر علیه السلام است.

نظرات 6 + ارسال نظر
اطهر دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:38 ق.ظ http://brightfire.blogsky.com


زندگی ......
زندگی برگ زردی است به نام غم .......
آینه شکسته ای است بنام دل ......
مروارید غلطانی است بنام اشک .......
و نامه سوزناکی است به نام آه .......

پسر نیمه شب دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:45 ق.ظ http://midnightboy.blogsky.com

سلام .
وصیت ژدرت گرامی شما خیلی حرفها درش نهفته است . خیلی قشنگ بود خیلی خیلی
موفق باشی

milad یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:02 ق.ظ http://boysstr.co.sr

سلام
وبلاگ خوبی داری
اگه دوست داشتی به من سر بزن خوشحال می شم
امیدوارم موفق باشی

مرجان یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:12 ق.ظ http://tanhayihayam.blogfa.com

سلام.خیلی قشنگ بود.مرسی

پرستو چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:58 ب.ظ

هنگامه جان این عکس ماله منه اگه ممکنه عوضش کن
ازت ممنون میشم

پرستو چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ

منظورم عکسی هستش که یه خانوم لباس زرد پوشیده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد