در خیابان مردی می گرید
پنجره های دو چشمش بسته ست
دست ها را باید
به گرو بگذارد
تا که یک پنجره را بگشاید ...
( خسرو گلسرخی )
. . . . . . . .
سلام خدمت همه دوستان گل و عزیزم . خیلی وقته آپدیت نکردم . گفتم بیام یه آپدیت کوچولو بکنم . این چند وقت که نبودم خیلی اتفاقات افتاده . وبلاگ گروهی دوست دارم خبرنامه گرفته . المیرا تولدش بوده و امیر هم عروسی . کرده . راستی چون من خودم از
وبلاگ لاو یو خوشم میاد به شما هم پیشنهاد می کنم عضو خبرنامش بشید و از بروز شدن وبلاگ اطلاع پیدا کنید .
برید اینجا و عضو بشید